بهمن ۰۶، ۱۳۹۲

چنان که دور است و هوای اینجا پر از مه است

" ...زمان بیکرانه را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
به پای او دمی ست این درنگ درد و رنج
به سان رود
که در نشیب دره سر به سنگ می زند،
رونده باش
امید هیچ معجزی ز مرده نیست
زنده باش "